ᏝᎧᏉᏋ ᎩᎧᏬᏒ ᏕᏋᏝᎦ

یه نصیحت از طرف من بهتون:

یه چالش جدید و البته دوست داشتنی بیانی که خانوم شارمین استارتشو زدن و بقیه بچه‌ها ادامه ش دادن :)

دیشب آهنگ رضا صادقی منتشر شد...

۱۰۰ گیگ اینترنت.....هوووووووووف

یه وقتایی واقعا دلم میخواد برای یه بارم که شده ببینمش...

خب باشه قبول، سر قرارم نبودم.گفتم دیگه روزنوشت نمینویسم و سرتونو درد نمیارم ولی حرفه ام همینه آخه چیکار کنم؟! :/

امروز داشتم کتابخونه رو تمیز میکردم که چند تا کتاب پیدا کردم D: یکیش «آزردگان» بود. فکر میکنم حدود یک سال پیش خوندمش، اول چند صفحه از کتاب رو خوندم ولی چون چیزی دستگیرم نشد انداختمش کنار و رفتم سراغ بقیه کتابام. تا اینکه آذوقه مطالعاتی م به اتمام رسید و برای ادامه حیات به این کتاب روی آوردم. فصل اولشو خوندم و با اینکه به نظرم جذاب نیومد و کلیشه‌‌‌ای به نظر میرسید ادامه دادم. چند فصل خوندم و تازه داشتم غرق داستان میشدم، داستانی عاشقانه و غمین... (نمیدونم گفتم یا نه ولی من با عشق مخالفم.بنابرین زیاد اهل کتابای عاشقانه نیستم ولی‌‌‌ای داد از این نویسنده‌ها که همه چی رو با عشق مخلوط میکنن!!!)

صدای ساعت توی گوشم می‌پیچد، همان موقع که صدای خنده‌های من با جیغ‌هایی که داشت آرام و آرامتر میشد، آوازی نفرت انگیز ساخته بود. آوازی که موقع نواختنش خودم نبودم نمیدانم که بودم و چه بودم فقط میدانم ثمین نبودم...

صدای ساعت توی گوشم می‌پیچد، همان موقع که صدای خنده‌های من با جیغ‌هایی که داشت آرام و آرامتر میشد، آوازی نفرت انگیز ساخته بود. آوازی که موقع نواختنش خودم نبودم نمیدانم که بودم و چه بودم فقط میدانم ثمین نبودم...